معنی سیه فام - فرهنگ فارسی عمید
معنی سیه فام
- سیه فام
- سیاه رنگ، سیاه گون، آنچه به رنگ سیاه باشد
تصویر سیه فام
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سیه فام
سیه فام
- سیه فام
- سیاه فام. سیه رنگ:
شنیدم که لقمان سیه فام بود
نه تن پرور و نازک اندام بود.
سعدی.
رجوع به سیاه فام و سیاه شود
لغت نامه دهخدا
سیه کام
- سیه کام
- بدبخت و نامراد. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
سیاه فام
- سیاه فام
- سیاه رنگ، (ناظم الاطباء) : شخصی دید سیاه فام ضعیف اندام، (گلستان)،
زنگی ارچه سیاه فام بود
پیش مادر مهی تمام بود،
امیرخسرو،
رجوع به سیه فام شود
لغت نامه دهخدا