جدول جو
جدول جو

معنی سنگ سا

سنگ سا
چیزی که با آن سنگ را می ساییدند، سنگ تراش
تصویری از سنگ سا
تصویر سنگ سا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سنگ سا

سنگ ساو

سنگ ساو
سُوهان، سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فَسان، فَسَن، سان، سان ساو، سامیز، مِسَنّ
سنگ ساو
فرهنگ فارسی عمید

سنگ پا

سنگ پا
نوعی سنگ سوراخ سوراخ بسیار سخت است که در حمام چرک پا را با آن پاک می کنند، سَنگِ خاز، سَنگِ سودا
سنگ پا
فرهنگ فارسی عمید

سنگ آسا

سنگ آسا
ثابت. برقرار. مستحکم. قایم. محکم. بیحرکت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

سنگ سو

سنگ سو
مسن. سان. فسان. حجرالمسن. سنگی که با آن چاقو و کارد تیز کنند. (یادداشت بخط مؤلف). سنگ ساب
لغت نامه دهخدا

سنگ سم

سنگ سم
که سم او از زفتی و سختی چون سنگ باشد:
پس پای او شد که بنددش دُم
خروشان شد آن بارۀ سنگ سم.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

سنگ سای

سنگ سای
سنگ ساینده:
گهی جانور بُد رونده ز جای
بسینه زمین در بتن سنگسای.
اسدی.
زهر بقعه شدندی سنگ سایان
بماندندی در او انگشت خایان.
نظامی
لغت نامه دهخدا

سنگ سار

سنگ سار
دهی است از دهستان جرگلان بخش مانۀ شهرستان بجنورد. دارای 138 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا