جدول جو
جدول جو

معنی سائل به کف

سائل به کف
کنایه از کسی که از روی گدایی دست پیش مردم دراز کند، آنکه پیشه اش گدایی است
تصویری از سائل به کف
تصویر سائل به کف
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سائل به کف

سائل به کف

سائل به کف
در تداول فارسی زبانان به تخفیف ’فاء’ رائج است: گدائی که از تنگدستی کاسۀ گدائی هم نداشته باشد. (آنندراج). گدا. دریوزه گر:
ای یافته افلاک ز مهر تو شرف
خورشید و مه از تو سائلانند بکف
جز دفع اعادی تو منظورم نیست
نومید نسازیم تو یا شاه نجف !
زکی ندیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

سایل به کف

سایل به کف
گدای نادار که کاسۀ گدایی هم نداشته باشد. (غیاث). رجوع به سائل بکف شود
لغت نامه دهخدا

سائل بکف

سائل بکف
گدای هبک گدایی که کاسه گدایی هم ندارد و دست خود را به سوی مردم دراز می کند
فرهنگ لغت هوشیار