معنی حرا - فرهنگ فارسی عمید
معنی حرا
- حرا
- ناحیه، ساحت، گشادگی و فضای وسیع میان خانه
تصویر حرا
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با حرا
حرا
- حرا
- موضعی است. نصر گفته است که بادیه ای است مر کلب را. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
حرا
- حرا
- ابن ابی کعب انصاری. نام یکی از اصحاب است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا