معنی جهان دار - فرهنگ فارسی عمید
معنی جهان دار
- جهان دار
- خداوند، دارندۀ جهان، نگهبان جهان، کنایه از قدرتمند، پادشاه عادل و عاقل که مملکت خود را خوب اداره کند
تصویر جهان دار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با جهان دار
جهان داری
- جهان داری
- پادشاهی، مربوط به پادشاه، در علوم سیاسی سلطنتی، سمَت پادشاه، شاهی، سلطنت
فرهنگ فارسی عمید
دهان دار
- دهان دار
- که دهان داشته باشد، به مجاز در اشیاء که دارای دهانه یا جای دخول و خروج باشد
لغت نامه دهخدا
جهاندار
- جهاندار
- نگهبان جهان پادشاه سلطان، مدیرامور جهان پادشاهی که مملکت را نیکو اداره کند مقابل جهانگیر
فرهنگ لغت هوشیار