معنی استمطار - فرهنگ فارسی عمید
معنی استمطار
استمطار
طلب باران کردن، باران خواستن، نیکی خواستن
تصویر استمطار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با استمطار
استمطار
استمطار
باران خواستن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). طلب باران کردن. باران جستن. - استمطار کردن، باران خواستن
لغت نامه دهخدا
استقطار
استقطار
باران خواستن، چکیده خواستن چکیده گیری سرشک گیری
فرهنگ لغت هوشیار
استعطار
استعطار
عطر آلودن خواستن، پیمان کردن با کسی: استعهد من صاحبه، سوگندنامه یا بیعنامه نوشتن، تاوان دادن کسی را از خود یااز نفس خود: استعهد فلاناً من نفسه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
استقطار
استقطار
چکیدن خواستن. (تاج المصادر بیهقی). باریدن خواستن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.