جدول جو
جدول جو

معنی استمطار

استمطار
طلب باران کردن، باران خواستن، نیکی خواستن
تصویری از استمطار
تصویر استمطار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با استمطار

استمطار

استمطار
باران خواستن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). طلب باران کردن. باران جستن.
- استمطار کردن، باران خواستن
لغت نامه دهخدا

استقطار

استقطار
باران خواستن، چکیده خواستن چکیده گیری سرشک گیری
استقطار
فرهنگ لغت هوشیار

استعطار

استعطار
عطر آلودن خواستن، پیمان کردن با کسی: استعهد من صاحبه، سوگندنامه یا بیعنامه نوشتن، تاوان دادن کسی را از خود یااز نفس خود: استعهد فلاناً من نفسه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

استقطار

استقطار
چکیدن خواستن. (تاج المصادر بیهقی). باریدن خواستن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا