جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ونک

ونک

ونک
این واژه را معین تازی دانسته برابر با ببر دربرهان و انجمن آرا و آننداراج پارسی است و تازی آن وبر است که خود تازی گشته ببر پارسی ببر وبر
فرهنگ لغت هوشیار

ونک

ونک
دهی جزو بخش شمیران شهرستان تهران، در 8 هزارگزی شمال باختری تهران قرار گرفته و سردسیر است. 806 تن سکنه دارد. آب آن از 5 رشته قنات و در بهار از رود خانه اوین درکه حق آب دارد و محصول آن غلات، اسپرس، مختصر بنشن، توت، گردو، انار، انواع میوه جات است. توت ونک به خوبی معروف است. سابقاً در تابستان در حدود 100 خانوار از تهران به این ده آمده و ساکن می شده اند، اما اکنون ابنیه و عمارات بسیار در آنجا ساخته شده است و سکنای دائم در آن می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

ونک

ونک
جانوری است بی دم کبودرنگ شبیه به گربه، و به عربی وبر می گویند. (برهان). جانوری است شبیه و مانند گربه بی دم که به عربی وبر گویند. (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

ونک

ونک
جای گرفتن در میان قوم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

بنک

بنک
رد پا، نشان پارسی تازی شده بن، پاسی از شب نوعی از قماش اطلس که بر آن گلهای زربفت باشد، گلها و نشانها که بر روی مهوشان از نوشیدن شراب بهم رسد عرق که بر پیشانی ایشان نشیند
فرهنگ لغت هوشیار