معنی وستاخ
- وستاخ
- گستاخ، بی ادب، نترس، جسور، دلیر، بی پروا
واژههای مرتبط با وستاخ
وستاخ
- وستاخ
- گستاخ. بستاخ. رجوع به گستاخ شود
گستاخ
- گستاخ
- جسور، وقیح
استاخ
- استاخ
- بی پروا و نترس
بستاخ
- بستاخ
- گستاخ
دوستاخ
- دوستاخ
- دوستاق دستاق
اوستاخ
- اوستاخ
- گستاخ دلیر بی پروا
اوستاخ
- اوستاخ
- گستاخ، دلیر، بی پروا، بی ترس،
برای مِثال روی صحرا هست هموار و فراخ / هر قدم دامی ست کم ران اوستاخ (مولوی - ۳۴۶)
گستاخ
- گستاخ
- بی ادب، نترس، جسور، دلیر، بی پروا
گستاخ آمدن: اظهار گستاخی کردن، بی پروایی نمودن
استاخ
- استاخ
- گستاخ، بی ادب، نترس، جسور، دلیر، بی پروا
