کنج چشم. (منتهی الارب). موضع دمع. (اقرب الموارد). مسیل اشک در گوشۀ مقدم و مؤخر چشم. جای جمع شدن اشک در گوشه های چشم. (از متن اللغه). ج، مدامع: کتبت قصه شوقی و مدمعی باک بیا که بی تو بجان آمدم ز غمناکی. حافظ. ، آب چشم. (دستورالاخوان). به استعاره اشک چشم را گویند. (از اقرب الموارد). ج، مدامع