معنی لکه دار کردن - فرهنگ فارسی عمید
معنی لکه دار کردن
- لکه دار کردن
- ایجاد کردن لکه، کنایه از کسی را متهم و بدنام کردن
تصویر لکه دار کردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لکه دار کردن
لکه دار کردن
- لکه دار کردن
- دارای لکه کردن داغ دار کردن، متهم و رسوا کردن: ازدواج با این زن حیثیت ترا لکه دار میکند
فرهنگ لغت هوشیار