تقدیر و حکم الهی که در حق مخلوق واقع شود، در فقه نماز یا روزه که در خارج از وقتی که شارع معین کرده به جا آورده شود، حکم کردن، داوری کردن، مردن، درگذشتن، ادا کردن، گزاردن، روا کردن از قضا: به طور پیش بینی نشده، قضارا، اتفاقاً، برای مثال از قضا خورد دم در به زمین / واندکی سوده شد او را آرنگ (ایرج میرزا - ۱۹۲)تقدیر و حکم الهی که در حق مخلوق واقع شود، در فقه نماز یا روزه که در خارج از وقتی که شارع معین کرده به جا آورده شود، حکم کردن، داوری کردن، مردن، درگذشتن، ادا کردن، گزاردن، روا کردن از قضا: به طور پیش بینی نشده، قضارا، اتفاقاً، برای مِثال از قضا خورد دم در به زمین / واندکی سوده شد او را آرنگ (ایرج میرزا - ۱۹۲)