جدول جو
جدول جو

معنی قاه قاه

قاه قاه
صدای خندۀ بلند، خنده با صدای بلند، قهقهه
تصویری از قاه قاه
تصویر قاه قاه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قاه قاه

قاه قاه

قاه قاه
بر گرفته از قهقهه بنگرید به قهقهه و قهقاه حکایت آواز خنده قهقهه: سید میران قاه قاه خندید
فرهنگ لغت هوشیار

قاه قاه

قاه قاه
خندیدن به آواز بلند را گویند، (برهان)، قهقهه، (حاشیۀ برهان دکتر معین) :
زده خنده بر روی خواهندگان
دهان زر از جودتو قاه قاه،
کمال الدین اسماعیل
لغت نامه دهخدا

شاه قام

شاه قام
پی در پی کشت گفتن بحریف آن گاه که خود را در بازی بدین وسیله فرصت ندهند که بازی دیگر کند و بازی قایم شود
فرهنگ لغت هوشیار

قاچ قاچ

قاچ قاچ
پاره پاره، چاک چاک، تکه تکه، ریش ریش، ریز ریز، تار تار، لَخت لَخت، شَرحه شَرحه
قاچ قاچ
فرهنگ فارسی عمید

قره قاط

قره قاط
درختچه ای با برگ های نوک تیز و گل های سفید یا صورتی، میوه ای سرخ تیره، گوشت دار و ترش مزه که آن را می پزند و می خورند
قره قاط
فرهنگ فارسی عمید

راه راه

راه راه
مخطط، خط دار، پارچه یا جامه که خط های باریک رنگین داشته باشد
راه راه
فرهنگ فارسی عمید