جدول جو
جدول جو

معنی طرب افزا

طرب افزا
آنچه شادی و طرب را بیفزاید، افزایندۀ طرب
تصویری از طرب افزا
تصویر طرب افزا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با طرب افزا

طرب افزای

طرب افزای
که طرب افزون کند. که شادی فزاید:
با سیه روی خوشدلی بهم است
طرب افزای سرخ روی کم است.
سنائی.
هستند ببزم تو کمربسته قلم وار
بیجاده لبان طرب افزای تعب کاه.
سوزنی.
رجوع به طرب فزای شود
لغت نامه دهخدا

طرب فزای

طرب فزای
طرب افزای. شادی و نشاط انگیز: خداوند حمی یوم غبی را به حکایتهای خنده ناک و بازیهای عجب والحان طرب فزای، دل خوش کند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا

فرح افزا

فرح افزا
بهجت انگیز، سرورانگیز، فرح آور، فرح بخش، فرحناک، مسرت بخش، نزهت بخش، نشاطبخش
متضاد: غم افزا
فرهنگ واژه مترادف متضاد