جدول جو
جدول جو

معنی شفانه

شفانه
پرنده ای بزرگ تر از زغن با پرهای رنگارنگ، برای مثال لب چشمه ها پر خشین سار و ماغ / زده صف شفانه همه دشت و راغ (اسدی - لغت نامه - شفانه)
تصویری از شفانه
تصویر شفانه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شفانه

شفانه

شفانه
برخی آن را پرنده ای بزرگتر از زغن دانسته اند (برهان) و بعضی آن را قسمی گنجشک نوشته اند (پرندگان در لهجه کردی)
فرهنگ لغت هوشیار

شفانه

شفانه
نام مرغی بزرگ و رنگارنگ و بزرگتر از زغن. (ناظم الاطباء). مرغی است بزرگتر از زغن و سه رنگ دارد و او را سبزگرا خوانند. (از فرهنگ اوبهی). مرغی است بزرگتر از زغن که سر و بال او چند رنگ دارد. (آنندراج) (غیاث اللغات) (فرهنگ جهانگیری) (انجمن آرا) (از برهان) (از صحاح الفرس). برخی آنرا پرنده ای بزرگتر از زغن دانسته اند وبرخی آنرا قسمی گنجشک نوشته اند. (فرهنگ نامهای پرندگان در زبان کردی). (فرهنگ فارسی معین) :
لب چشمه ها پر خشین سار و ماغ
زده صف شفانه همه دشت و راغ.
اسدی (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

زفانه

زفانه
زبانه (آتش و چوب و مانند آنها)، آلتی که در میان شاهین ترازوست زبانه
فرهنگ لغت هوشیار

شخانه

شخانه
شهاب شهاب ثاقب، سنگی که از محیط خارج از فضای زمین بر زمین ساقط شود
فرهنگ لغت هوشیار