معنی شش گوشه - فرهنگ فارسی عمید
معنی شش گوشه
- شش گوشه
- آنچه دارای شش ظلع یا شش زاویه باشد، مسدس
تصویر شش گوشه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با شش گوشه
شش گوشه
- شش گوشه
- هرچیز که دارای شش زاویه باشد. (ناظم الاطباء) :
کرسی شش گوشه بهم درشکن
منبر نه پایه بهم درفکن.
نظامی
لغت نامه دهخدا
شش گوش
- شش گوش
- شش گوشه. (یادداشت مؤلف). رجوع به شش گوشه شود
لغت نامه دهخدا
هشت گوشه
- هشت گوشه
- دارای هشت زاویه مثمن، کثیرالاضلاعی که دارای هشت ضلع وزاویه باشد، مثمن
فرهنگ لغت هوشیار
خم گوشه
- خم گوشه
- دو سر کمان. دو شاخ کمان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
سه گوشه
- سه گوشه
- گیاهی خاردار که اشترخار نیز گویند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا