جدول جو
جدول جو

معنی ستیهندگی

ستیهندگی
ستیزه جویی، گردنکشی، نافرمانی، جنگ وجدال
تصویری از ستیهندگی
تصویر ستیهندگی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ستیهندگی

ستیهندگی

ستیهندگی
مُرَکَّب اَز: ستیهنده = ستیهندگ + ی، پسوند مصدری، ستیزه که لجاجت و جنگ و سرکشی و نافرمانی باشد. (برهان) (آنندراج) :
جدا فیلسوفند دیگر گروه
جهان از ستیهندگیشان ستوه.
اسدی
لغت نامه دهخدا

ستیزندگی

ستیزندگی
خصومت و منازعه و مناقشه و لجاجت. (ناظم الاطباء). جنگ و جدال. (مجموعۀ مترادفات ص 112)
لغت نامه دهخدا