معنی خوش طالع - فرهنگ فارسی عمید
معنی خوش طالع
- خوش طالع
- خوش شانس، دارای شانس موافق در جریان امور، خوش اقبال، خوشبخت، سعادتمند، نیک بخت، سعید، شادبخت، فرّخ فال، ایمن، مستسعد، مقبل، صاحب دولت، نیک اختر، فرخنده بخت، خجسته فال، بلنداقبال، بلندبخت، اقبالمند، فرخنده طالع، بختیار، خجسته، خجسته طالع، نیکوبخت، جوان بخت، سفیدبخت، طالع مند، صاحب اقبال، نکوبخت
تصویر خوش طالع
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خوش طالع
خوش بالا
- خوش بالا
- دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنوردبا 361 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
خوش طلعت
- خوش طلعت
- خوش صورت. خوشگل. زیباروی. با طلعت نکو
لغت نامه دهخدا