جدول جو
جدول جو

معنی خشک سالی

خشک سالی
کاهش شدید باران که موجب قحط و غلا می شود
تصویری از خشک سالی
تصویر خشک سالی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خشک سالی

خشکسالی

خشکسالی
حالت خشکسال بودن. قحطی. بوضع خشکسال بودن. مجاعه. جدب. (یادداشت بخط مؤلف) ، بی بارانی. بدون بارندگی. (یادداشت بخط مؤلف) : خشکسالی معروف است حالت قبیح و ناپسندی است که آب و هوای فلسطین طبعاً اسباب آن میشد چه که در آنجا از ماه مه الی سپتامبر باران نمیبارد و در مدت ماههای تابستان زمین می خشکد و شکافها و ترکهای عظیمه پیدا می کند. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

مشک مالی

مشک مالی
عمل مالیدن مشک
مشک مالی کردن بر کاری: کنایه از انجام دادن کاری (مانند نواختن موسیقی) به بهترین شکل، برای مِثال چو بر مشکویه کردی مشک مالی / همه مشکو شدی پر مشک حالی (نظامی۲ - ۲۰۳)
مشک مالی
فرهنگ فارسی عمید