جدول جو
جدول جو

معنی چامه سرا

چامه سرا
شاعر، آوازخوان که شعری را با آواز بخواند
تصویری از چامه سرا
تصویر چامه سرا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چامه سرا

چامه سرا

چامه سرا
شاعر. منظومه ساز. چامه گوی. چکامه سرا. سرایندۀ سخن منظوم. آنکه شعر سراید و سخن موزون و مقفی گوید. سخن سرا. قافیه سنج. تصنیف ساز، آوازخوان. کسی که شعری را با آواز بخواند. آنکه غزل یا تصنیف را در دستگاه موسیقی بخواند. و رجوع به چامه سرای شود
لغت نامه دهخدا

چامه سرا

چامه سرا
شاعر، آوازخوان، چامه گو، چامه زن، آوازخوان، سرودخوان، قصیده گو، نغمه خوان، نغمه سرا، غزل خوان، قصیده گو، قصیده سرا، ترانه سرا، چکامه سرا
فرهنگ واژه مترادف متضاد

چامه سرای

چامه سرای
شعرگوی. شاعر. غزل سرای. تصنیف ساز. آنکه سخن منظوم گوید و کلام موزون و مقفی برشتۀ نظم کشد، آوازخوان. خوانندۀ شعر و غزل در آهنگ موسیقی. کسی که موسیقی داند و خواندن شعر و سرود را در دستگاههای موسیقی داند. رجوع به چامه سرا شود
لغت نامه دهخدا

چاله سرا

چاله سرا
دهی است جزء دهستان شاندرمن بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش که در 2 هزارگزی شمال باختری بازار شاندرمن و 8 هزارگزی شمال باختر ماسال واقع شده، جلگه، معتدل مرطوب و مالاریائی است و 1100 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه شاندرمن و محصولش برنج، لبنیات و ابریشم است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو میباشد و محل ییلاق سکنه اینجا دره رودخانه آلکام است. طوایف ’چپه زاد’ و ’خساره زاد’ و ’شکاری’ در ییلاق به چاله سرا نزدیک بوده و زمستان در محل قشلاقی چاله سرا و اطراف این آبادی مسکن میگیرند ومختصر زراعتی در این محل مینمایند و ادارۀ آمار اشتباهاً نام این طوایف را اسم آبادی پنداشته و جزء آبادیها نوشته است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا