جدول جو
جدول جو

معنی برنج کاری

برنج کاری
کاشتن برنج، عمل نشا کردن برنج، شالی کاری
تصویری از برنج کاری
تصویر برنج کاری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با برنج کاری

برنج کار

برنج کار
برنج کارنده. آنکه برنج کارد. آنکه شغل و حرفه اش کاشتن برنج باشد، خبث الحدید، قفل و زرفین و دربند، قسمی از آمله و هلیله. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

برنج کابلی

برنج کابلی
گیاهی از رده دو لپه یی های پیوسته گلبرگ که تیره مخصوص را بنام برنگها تشکیل میدهد و در حدود 65 گونه از این گیاه شناخته شده که تمامی در نواحی گرم آسیا و افریقا و شمال استرالیا میرویند. این گیاه دارای شاخه های دراز و پیچنده با برگهای تخم مرغی شکل نسبه طویل و گلهای سفید خوشه ییست. میوه هایش قرمز و گرد و کوچک و تند مزه است و از این جهت گاهی بعنوان تقلب و غش در دانه های فلفل مخلوط میکنند. در تداوی دانه های این گیاه را برای درمان اقسام کرم های کدو و مصرف مینمایند برنج
فرهنگ لغت هوشیار

برنج کابلی

برنج کابلی
در علم زیست شناسی گیاهی با شاخه های دراز، برگ های بیضی، گل های سفید خوشه ای و میوه ای قرمز و تندمزه که مصرف دارویی دارد، بِرِنگِ کابُلی
برنج کابلی
فرهنگ فارسی عمید

برنج کوبی

برنج کوبی
کار و شغل برنج کوب، دنگ کاری، جدا کردن دانه برنج از پوست آن
برنج کوبی
فرهنگ فارسی معین

بانی کاری

بانی کاری
معماری، (ناظم الاطباء)، کشتی ها بدان جهت که آب را شق کنند، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

برنجک زری

برنجک زری
قسمی جامۀ سخت نازک با گلهای خرد زری که زنان از آن چارقد کردندی. قسمی جامۀ تنک که بروی خجک های زرین بود و بر روی عروس کشیدندی تا از پشت آن دیده شود. (یادداشت دهخدا)
لغت نامه دهخدا

برنج کوبی

برنج کوبی
عمل کوبیدن برنج. عمل جدا کردن دانۀ برنج از پوست
لغت نامه دهخدا