معنی بامدادان بامدادان بامداد، اول روز، صبح زود، سپیده دم، پگاه، صبح، غادیه، بامگاه، صباح، غدو، صدیع، علی الصباح، غدات، باکر، صبح بام، صبحدم، صبحگاه، بام تصویر بامدادان فرهنگ فارسی عمید