آگشته آگشته محکم بسته. (برهان). آگِسته: خود مکن قصه دراز آخر نباشد کم زیان چون طمع آگشته است از جبه و دستار تو. کمال اسماعیل. لیکن این بیت کمال اسماعیل ظاهراً در دعوی فرهنگ نویسان نیست لغت نامه دهخدا
آگشته آگشته ترکرده. آلوده. آمیخته. (برهان). آگسته. و رجوع به آگَسته شود: دلش خود ز تخت و کله گشته بود به تیمار اغریرث آگشته بود. فردوسی لغت نامه دهخدا