جدول جو
جدول جو

معنی آرام جو

آرام جو
آرامش جو، آرامش خواه، آشتی خواه، صلح طلب، برای مثال یکی پهلوان خواستی نام جوی / خردمند و بیدار و آرام جوی (فردوسی - ۶/۲۱۸)
تصویری از آرام جو
تصویر آرام جو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آرام جو

آرام جا

آرام جا
جای آرمیدن، جای آسایش، برای مِثال پرستش کنم پیش یزدان به پای / نبیند مرا کس به آرام جای (فردوسی۲ - ۱۵۷۵)
آرام جا
فرهنگ فارسی عمید

آرامش جو

آرامش جو
آرامش جوی. آنکه طالب آرامش است. آرامش خواه. آرامش طلب
لغت نامه دهخدا