ارجل ارجل مرد بزرگ پای، هر چهارپایی که یک پای سفید داشته باشد، مرد نیرومند و قوی، احمق فرهنگ فارسی معین
ارجل ارجل شهریست استوار در ولایت قطلونیه در اسپانیا موقع آن در کنار نهر سقره بمسافت 45 هزارگزی جنوب غربی ’بویسردا’. سکنۀ آن 5000 تن است و در آن قلعه ایست مستحکم و فرانسویان بسال 1239م. بر آنجا مستولی شدند. (ضمیمۀ معجم البلدان) لغت نامه دهخدا
ارذل ارذل فرومایه کردن: ناکس گردانیدن فرومایه ترین ناکس ترین پزوی رذیل تر خوارتر زبون تر پست تر اخس دون تر فرومایه تر ناکس تر فرهنگ لغت هوشیار