جدول جو
جدول جو

معنی احشا

احشا
اندرونه، اندرون، درون، درونی، داخل، باطن، در علم زیست شناسی اعضای درون شکم جانوران از معده، کبد، روده ها و غیره، امعا، احشا
تصویری از احشا
تصویر احشا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با احشا

احشا

احشا
جمع حشا، اندرونه جمع حشا آنچه در سینه و شکم باشد از دل و جگر و معده و روده اندرونه
فرهنگ لغت هوشیار

احصا

احصا
شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمرده اند و بعد مصدر احصاء از حصی ساخته شده است
فرهنگ لغت هوشیار

احبا

احبا
جمع حبیب حبیبان دوستان: (درد احبا نمی برم به اطبا) (سعدی)
احبا
فرهنگ لغت هوشیار