معنی یک راست - فرهنگ فارسی عمید
معنی یک راست
یک راست
مستقیم و بدون تمایل به این طرف و آن طرف
تصویر یک راست
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با یک راست
یک راست
یک راست
مستقیم، یک سر، بدون تمایل به چپ و راست بدون درنگ بی تامل بدون تمایل بچپ وراست: یکراست بشهررفت
فرهنگ لغت هوشیار
یک راست
یک راست
مستقیم. مستقیماً. یک سر. بدون تمایل به چپ و راست. (یادداشت مؤلف) : یک راست به طرف او رفت، بی تأمل. بی تردید
لغت نامه دهخدا
بک راست
بک راست
در ورزش فوتبال بازیکنی در جلو دروازه بان و سمت راست زمین که برای دفاع از حمله هایی که به دروازه می شود پشت سر بازیکنان دیگر قرار می گیرد، دفاع راست، مدافع راست
فرهنگ فارسی عمید
سر راست
سر راست
راه مستقیم بی پیچ و خم صراط المستقیم، هر چیز راست و مستقیم، بی کم و کاست: سر راست می شود پنجاه تومان
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.