جدول جو
جدول جو

معنی های های

های های
صدای گریه وناله، شور و غوغای ماتم زدگان
تصویری از های های
تصویر های های
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با های های

های های

های های
به معنی زود زود و جلد جلد و شتاب و تعجیل باشد، (برهان)، کلمه تأکیدیعنی زود زود و جلد جلد و بشتاب، (ناظم الاطباء)، به معنی هایاهای که شور و گریۀ مصیبت زدگان است، (برهان)، شور و غوغای ماتم زدگان، (ناظم الاطباء)، هایاهای:
بزد دست و ببرید رومی قبای
برآمد خروشیدن های های،
فردوسی،
چنان آفریند که آیدش رای
که ماندیم و مانیم با های های،
فردوسی،
تا ترا زین پیرهن خود نیست ای جاهل خبر
روز و شب مانده ازینی های های و مفتتن،
ناصرخسرو،
از خداخواهم دل دیوانه ای
های های گریۀ مستانه ای،
(از انجمن آرا)،
صد بار بیش مردم و از بس که بی کسم
یک های های گریه ام از خانه برنخاست،
لسانی شیرازی (از ارمغان آصفی)
لغت نامه دهخدا

هایاهای

هایاهای
شوروغوغای ماتم زدگان: (مجلس عشرتت به هویاهوی گریه دشمنت به هایاهای) (انوری)
هایاهای
فرهنگ لغت هوشیار

هایاهای

هایاهای
شور و غوغای ماتم زدگان و واقعه دیدگان، (ناظم الاطباء) (برهان)، شور و غوغای ماتم، (رشیدی) :
مجلس عشرتت به هویاهوی
گریۀ دشمنت به هایاهای،
انوری (از حاشیۀ برهان)،
فلک از مجلس انس تو پر از هایاهوی
عالم از گریۀ خصم تو پر از هایاهای،
انوری (از رشیدی)
لغت نامه دهخدا

های هوی

های هوی
به معنی هایاهوی است که شور و غوغای میزبانی و عروسی باشد، (برهان)، شور و غوغای اهل طرب، (ناظم الاطباء)، در ترکی ’های هوی’ به معنی غوغا و ستیزه است، (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، کلمه تأکید یعنی های های و زود زود و بتعجیل، (ناظم الاطباء)، به معنی زود زود است که تأکید در شتاب باشد، (برهان)
لغت نامه دهخدا

های ها

های ها
هیاهو شوروغوغا، فریاد وناله ماتم زدگان: (های وهویی میرسد امشب بگوش هوش باز همنشین ازگریه پرهای هامعذوردار) (مومن استرابادی)
های ها
فرهنگ لغت هوشیار

های ها

های ها
های های، هایاهای، شور و غوغای ماتم زدگان، صدای گریۀ مصیبت زدگان و واقعه دیدگان:
های و هوئی میرسد امشب به گوش هوش باز
همنشین از گریۀ پرهای ها معذور دار،
میرزامؤمن استرابادی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا