معنی نغمه طراز - فرهنگ فارسی عمید
معنی نغمه طراز
- نغمه طراز
- نغمه پرداز، آهنگ ساز، سرودگو، آواز خوان
تصویر نغمه طراز
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با نغمه طراز
نغمه طراز
- نغمه طراز
- ترانه تراز نغمه پرداز: ... در علم موسیقی ماهر در قول و عمل نوا ساز و تصنیفاتش نغمه طراز
فرهنگ لغت هوشیار
نغمه پرداز
- نغمه پرداز
- سرود گوی آنکه نغمه سازد و سراید مغنی سرود گوی: نغمه پردازان بزم دلگشایی و معرکه آرایان مضمار سخن سرایی
فرهنگ لغت هوشیار
نغمه سرای
- نغمه سرای
- نغمه سرا:
همه پشت پیلان پر از کوس و نای
در و دشت پر بانگ نغمه سرای.
فردوسی.
مرغ زیرک نشود در چمنش نغمه سرای
هر بهاری که به دنبال خزانی دارد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
نغمه پرداز
- نغمه پرداز
- نغمه زن. نعمه ساز. نغمه سرای. نغمه کش. سراینده. مغنی. مطرب. سرودگوی. ترانه زن. آوازخوان. (ناظم الاطباء) : نواسازان چمن املاء و نغمه پردازان گلشن انشاء. (حبیب السیر ص 123).
- نغمه پرداز شدن، آواز خواندن:
مغنی چنان نغمه پرداز شد
که پیراهنش پردۀ ساز شد.
ملاطغرا (از آنندراج).
، موسیقی دان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا