جدول جو
جدول جو

معنی مصباح

مصباح
چراغ، ظرف یا قدحی که در آن صبوحی بخورند
تصویری از مصباح
تصویر مصباح
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مصباح

اصباح

اصباح
صبح کردن. (غیاث) (آنندراج). صبحگاه گشتن. (ترجمان علامۀ جرجانی ص 13). بامداد کردن.
لغت نامه دهخدا

اصباح

اصباح
جَمعِ واژۀ صبح، بمعنی بامداد. (منتهی الارب) (آنندراج). بامدادها. (غیاث اللغات) (تاج العروس). قال اﷲ عزوجل: فالق الاصباح، فراء گوید اگر اصباح و امساء (بفتح) بخوانیم جمع مساء و صبح است مانند ابکار و ابکار (بفتح و کسر) ، شاعر گوید:
أفنی ̍ ریاحاً و ذوی ریاح
تناسخ الامساء و الاصباح.
(از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا