جدول جو
جدول جو

معنی لژم

لژم
لجن، گل و لای تیره رنگ که ته جوی و حوض آب جمع می شود
لش، لوش، لژن، بژن، لجم، غلیژن، غریژنگ، خرّ، خرد، خره، خلیش، کیوغ
تصویری از لژم
تصویر لژم
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با لژم

لژم

لژم
گل و لای تیره که در ته حوض وبن تالاب باشد: آب ناخورده از بن برکه نیلوفرگون همچو نیلوفر تا فرق چرا در لژنم ک (اثیرا خسیکتی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

لژم

لژم
گل و لای تیره و سیاه را گویند که در ته حوضها و بن تالابها میباشد و آن را لجن هم میگویند. (برهان). لجم. خرّ. خرّه. حَمَاء. لجن. لوش. لژن. رجوع به دو کلمه اخیر شود
لغت نامه دهخدا

پژم

پژم
گردنه گریوه کتل بش بند سر کوه، زمین پست و بلند. یا سر پژ گرفتن، (ظاهرا بصورت سخریه و استهزا) کار را بکمال رساندن باشد از خوب یا زشت مثل اینکه امروز گویند: (معرکه کردی)
فرهنگ لغت هوشیار

لحم

لحم
قسمتی از بافت بدن که در مهره داران روی استخوان ها و زیر پوست قرار دارد
لحم
فرهنگ فارسی عمید