معنی فرتوت فرتوت پیر سالخورده و از کار افتاده، بسیار پیر، برای مثال پیر فرتوت گشته بودم سخت / دولت او مرا بکرد جوان (رودکی - ۵۰۹) تصویر فرتوت فرهنگ فارسی عمید