فرود آمدن بر زمین، افتادن، کنایه از کاهش ناگهانی، کنایه از تصرف و تسخیر منطقه ای توسط دشمن سقوط کردن: افتادن و بر زمین فرود آمدن، به پستی افتادن سقوط کردن شهر: کنایه از به تصرف دشمن درآمدن آن سقوط دولت: کنایه از برکنار شدن و از کار افتادن هیئت وزیران فرود آمدن بر زمین، افتادن، کنایه از کاهش ناگهانی، کنایه از تصرف و تسخیر منطقه ای توسط دشمن سقوط کردن: افتادن و بر زمین فرود آمدن، به پستی افتادن سقوط کردن شهر: کنایه از به تصرف دشمن درآمدن آن سقوط دولت: کنایه از برکنار شدن و از کار افتادن هیئت وزیران