جدول جو
جدول جو

معنی سابقا

سابقا
در سابق، پیش از این، در زمان پیش، پیشتر
تصویری از سابقا
تصویر سابقا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سابقا

سابقات

سابقات
جمع سابقه، فرشتگان، جان های پاک، خردها (در فرزان) جمع سابقه، فرشتگانی که پیشی بردند بر دیوان و شیاطین در ساعت وحی، ارواح مومنان که به سهولت از بدن خارج میشوند، عقول
فرهنگ لغت هوشیار

سابعا

سابعا
هفتمین هفتمین بار (واژه های فارسی) هفتم هفتمین بار ماده (موضوع) هفتم
فرهنگ لغت هوشیار

سابقه

سابقه
سابق، زمان گذشته، پیشین، پیشینه، سبقت گیرنده، پیشی گیرنده، پیش افتاده
سابقه
فرهنگ فارسی عمید