معنی زوخ زوخ زگیل، ضایعۀ پوستی کوچک سفت و سخت که روی پوست بدن پیدا می شود اما درد نداردسگیل، وردان، واروک، واژو، بالو، تاشکل، گندمه، آزخ، زخ، آژخ، ژخ، ثؤلول تصویر زوخ فرهنگ فارسی عمید