درون، اندرون، به سوی، به طرف آنچه از چوب یا آهن یا چیز دیگر درست کنند و میان دیوار یا جلو اشکاف یا سر صندوق یا روی چیز دیگر کار بگذارند که باز و بسته شود در اول بعضی مصادر افزوده می شود و معنی کلمه را اندکی تغییر می دهد مثلاً درآمدن، درآوردن، درآویختن، دربردن، در رسیدن، دررفتن، درساختن، درگذشتن پسوند متصل به واژه به معنای درنده مثلاً پرده در، صفدر