جدول جو
جدول جو

معنی خضرت

خضرت
سرسبزی، طراوت، شادابی، شادکامی، کامکاری
تصویری از خضرت
تصویر خضرت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خضرت

خضرت

خضرت
سبزی. (یادداشت مؤلف) :
سردار خضرذاتش خضر بهشت خضرت
سالار روح بینش روح فرشته مخبر.
خاقانی.
بنضرت حال و خضرت وقت مغرور گشتن از فضیلت عقل و نهج رشد دور است. (ترجمه تاریخ یمینی).
گفت: در کودکی از بسطام بیرون آمدم، ماهتاب می تافت جهان آرمیده و خضرتی دیدم که هیجده هزار عالم در جنب آن خضرت ذره ای نمود. شوری در من افتاد و حالتی عظیم بر من غالب شد. (تذکرهالاولیای عطار) ، خضرت در اسب و شتر مایل به تیرگی و در انسان گندمگونی است. (یادداشت بخط مؤلف) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

خضزت

خضزت
سبزی، تیره رنگی در اسپ ، گندمگونی در آدمی، نرمی و نازکی
خضزت
فرهنگ لغت هوشیار

خضره

خضره
سبزی، تیره رنگی در اسپ ، گندمگونی در آدمی، نرمی و نازکی
خضره
فرهنگ لغت هوشیار