جدول جو
جدول جو

معنی ختایی

ختایی
از مردم ختا، طرحی به شکل گل، غنچه، شاخه، برگ و خطوط منحنی که در هنرهای تزئینی مانند قالی، کاشی و تذهیب به کار می رود، نوعی آجر، کوچک تر از آجر نظامی، پرورش یافته یا تهیه شده در ختا مثلاً آهوی ختایی
تصویری از ختایی
تصویر ختایی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ختایی

ختایی

ختایی
از مردم ختا اهل ختا، یکی از طرحهای اساسی و قرار دادی هنرهای تزیینی ایرانی که در قالی و کاشی و تذهیب بکار میرود و آن طرح نموداری است از شاخه درخت یا بوته با گل و برگ و غنچه
فرهنگ لغت هوشیار

ختایی

ختایی
از مردم ختا، یکی از طرح های اساسی و قراردادی هنرهای تزیینی ایرانی که در قالی و کاشی و تذهیب به کار رود و آن طرح نموداری است از شاخه درخت یا بوته با گل و برگ و غنچه
ختایی
فرهنگ فارسی معین

ختایی

ختایی
منسوب به ختا:
گر نامه کند شاه سوی قیصر رومی
ور پیک فرستد سوی فغفور ختایی.
منوچهری
لغت نامه دهخدا

خطایی

خطایی
ختایی گونه ای از چینی که در زمان صفویان ساخته می شده، گونه ای پارچه که از ختامی آورده اند، گونه ای اگور (آجر) چهار گوش بزرگ منسوب به خطا. از اهل خطا (ختا) ختایی، آنچه در سرزمین خطا (ختا) ساخته میشد، نوعی پارچه منسوب به خطا (ختا)، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و رنگارنگ بوده و بومش زرد و سفید و سبز یک رنگ
فرهنگ لغت هوشیار

شتایی

شتایی
منسوب به شتا (شتا) زمستانی: ... آفتاب از منازل شتایی به محل شرف و پادشایی انتقال نمود
فرهنگ لغت هوشیار

خدایی

خدایی
رجوع به خدائی شود:
ایزد همه آفاق بدو داد و بحق داد
ناحق نبود آنچه بود کار خدایی.
منوچهری.
- خدایی فروشان، ریاکاران. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

خدایی

خدایی
مصطفی اوقجی زاده متوفی بسال 987 هجری قمری در مکه. از شاعران زمان و صاحب دیوانی بوده است. همدانی در تاریخ خودآورده: مکه را دید خدایی جان داد. در زبده، بیست وچهار بیت از او آمده است. (از کشف الظنون ج 1 ص 787)
از شعرای قرن دهم هجری عثمانی است که در اسلامبول زاده شد و از منشیان ینگچری بود. ’در تحفۀ شاهدی’ و ’گلشن توحید’ آمده که وی پدر مغله لی شاهدی بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا