چفت کردن چفت کردن در را با زنجیر بستن. (ناظم الاطباء). و رجوع به چفت شود، محکم کردن و سفت کردن (در تداول روستائیان خراسان) ، کنایه از خموش شدن و پرگوئی نکردن و حرف مفت نزدن. (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه) لغت نامه دهخدا
جفت کردن جفت کردن زوج قرار دادن، چیزی را با چیزی دیگر برابر کردن، جفتگیری کردن بارور کردن چارپایان ماده را بوسیله چارپایان نر لقاح فرهنگ لغت هوشیار
جفت کردن جفت کردن دو چیز را با هم برابر ساختن مانند هم کردن، به هم پیوند دادن، دو حیوان نر و ماده را کنار هم قرار دادن برای جفت گیری فرهنگ فارسی عمید