معنی چخیدن
- چخیدن
- کوشیدن، کوشش کردن
برای مثال در تپیدن سست شد پیوند او / وز چخیدن سختتر شد بند او (عطار - ۴۰۱)
ستیزه کردن،برای مثال به کابل که با سام یارد چخید / که خواند از آن زخم گرزش چشید سخن گفتن(فردوسی - ۱/۲۳۶) ، سپاه است یکسر همه کوه و شخ / تو با پیل و با پیلبانان مچخ(فردوسی - لغت نامه - چخیدن)
