جدول جو
جدول جو

معنی چترکش

چترکش
کسی که چتر بر سر پادشاه می گرفت، چتردار
تصویری از چترکش
تصویر چترکش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چترکش

چترکش

چترکش
چتردار. (آنندراج). آن کس که چتر بدست گیرد و بر سر شاه یا صاحب مرتبه و مقامی نگاه دارد. کشندۀ چتر:
مه ز فلک چترکش شاه شد
چتر بهمسایگی ماه شد.
میرخسرو (از آنندراج).
، کنایه از صاحب علامت چتر که سلطان باشد. صاحب تاج و تخت:
بلبل اگر در چمن مدح تو گوید سزد
لیک چو طاوس نیست چترکش و تاجدار.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

چارکش

چارکش
قریه ای است از قرای قدیم النسق. از آب قنات مشروب میشود. هوایش ییلاقی است و قلیلی رعیت دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 50)
لغت نامه دهخدا

سترکش

سترکش
برآشفتن، جلال باشد که در مقابل شکفتن و جمال است. (برهان). به معنی جلال است چه صفات جمال و هر چه در آن قهر و جبر باشد آن را صفات جلال گفته اند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

شترکش

شترکش
اشترکش. جزار. نحار. جزیر. که شتر را نحر کند. کسی که شترنحر میکند. (یادداشت مؤلف). قصاب. قاصب. هبهبی. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). رجوع به اشترکش شود
لغت نامه دهخدا

چترک

چترک
سرخسی از خانواده آسپلنی ها که بر روی دیو نارها و تخته سنگها روید و در شمال ایران فراوانست. برگهایش کوچک و دارای بریدگی بسیاراست و از آن در طب در امراض مجاری ادرار و کلیه هااستفاده میکنند حشیشه الطحال آلتون اوتی
فرهنگ لغت هوشیار