معنی ترش - فرهنگ فارسی عمید
معنی ترش
- ترش
- هر چیزی که طعم ترشی داشته باشد، کنایه از بداخلاق
ترش و شیرین: هر چیزی که دارای مزه ای آمیخته از ترشی و شیرینی باشد مانند سرکنگبین، میخوش، ملس
تصویر ترش
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ترش
ترش
- ترش
- یکی از مزه ها، هرچه که طعم سرکه لیموترش و... داشته باشد، ضد شیرین
فرهنگ فارسی معین