جدول جو
جدول جو

معنی برجمه

برجمه
استخوان های ریز دست و پا، مفاصل انگشتان
تصویری از برجمه
تصویر برجمه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با برجمه

برجمه

برجمه
پیوند میانه از سه پیوند انگشتان یا پیوند انگشتان یا پشت استخوان انگشتان یا سر پشت پیوند انگشتان که هرگاه مشت را بند کنند کشیده و مرتفع ماند. ج، براجم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا

ترجمه

ترجمه
نورند پچوه همسیراز بر گردان تفسیر کردن زبانی را بزبان دیگر گزاردن گزارش کردن گردانیدناز زبانی بزبان دیگر نقل کردن، ذکر کردن سیرت و اخلاق و نسب شخصی، گزارش، جمع تراجم. یا ترجمه احوال. شرح احوال
فرهنگ لغت هوشیار

ترجمه

ترجمه
نقل مطلبی از زبانی به زبان دیگر، جمعِ تَراجِم، ذکر سیرت، اخلاق و نسب کسی، شرح احوال
ترجمه
فرهنگ فارسی عمید

ترجمه

ترجمه
روایت کردن مطلبی از زبانی به زبان دیگر، ذکر کردن سیرت و اخلاق و نسب کسی، گزارش
ترجمه
فرهنگ فارسی معین