معنی اشکنج اشکنج وشگون، عمل گرفتن و فشار دادن پوست و گوشت بدن کسی با دو سر انگشتنشگون، نشگنج، نخجل، نخچل، نخجیل، نیلکشکنج تصویر اشکنج فرهنگ فارسی عمید