اشک شادی. گریۀ شادی. (مؤیدالفضلا) (شرفنامۀ منیری). اشک گلگون. (فرهنگ ضیاء) : بس اشک شکرین که فروریزم از نیاز بس آه عنبرین که بعمدا برآورم. خاقانی. و رجوع به اشک شادی و اشک طرب و اشک شیرین و اشک شکری شود
اشکی که از غایت فرح و از گریۀ شادی بریزد: شد میسر بعد نومیدی وصال آن صنم اشک شیرین شد از آن پس گریۀ خوناب ما. ابوالمعانی (از فرهنگ ضیاء). گریۀ شادی. (مؤیدالفضلا). کنایه از گریۀ شادی باشد. (برهان). و رجوع به اشک شادی و اشک طرب و اشک شکرین و اشک شکری در آنندراج و فرهنگ شعوری ج 1 ص 120 شود