معنی استعفاف - فرهنگ فارسی عمید
معنی استعفاف
استعفاف
پارسایی کردن، خودداری از انجام کار حرام
تصویر استعفاف
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با استعفاف
استعفاف
استعفاف
پاکدامنی خواستن، به پاکی گراییدن، پارسایی باز ایستادن از ناروا کاری
فرهنگ لغت هوشیار
استقفاف
استقفاف
باران خواستن، چکیده خواستن چکیده گیری سرشک گیری در ترنجیدن (ترنجیدن کوفته شدن و چین به هم رساندن)
فرهنگ لغت هوشیار
استکفاف
استکفاف
دست پیش کسی دراز کردن، گرد آمدن چنبره زدن، پیچیده شدن: موی
فرهنگ لغت هوشیار
استعفاء
استعفاء
استدعای کناره گیری از شغل، معاف کردن، تکلیف خواستن، پوزش خواستن، بزرگ شمردن بخشش خواستن، کناره گیری طلب عفو کردن، عفو خواستن طلب بخشش کردن، خواهش رهایی از کار و خدمت کردن، تقاضای معافیت از خدمت اداری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
استخفاف
استخفاف
خوار خواست، شرمسار خواستن، خواری سبک داشتن خفیف دانستن خوار شمردن، سبکی خواری، جمع استخفافات
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.