جدول جو
جدول جو

معنی ممنوع المداخله

ممنوع المداخله
ویژگی کسی که از مداخله در امری منع شده
تصویری از ممنوع المداخله
تصویر ممنوع المداخله
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ممنوع المداخله

ممنوع المداخله

ممنوع المداخله
کسی که از مداخله در امری منه شده، در صورتیکه متولی از مقررات اوقافی تمکین نکند ادراه تحقیقف اوقاف برحسب تقاضای اوقاف او را موقتا از دخالت در امور موقوفه ممنوع می کند ودر این هنگام متولی را در مدت ممنوع بودن متوالی اداره اوقاف است. بمحض اینکه متولی بمقررات تمکین کند از وی رفع ممنوعیت میشود و دوباره اداره امور موقوفه بعهده خود وی موکول می گردد
فرهنگ لغت هوشیار