جدول جو
جدول جو

معنی معمی

معمی
معما، در بدیع ذکر مطلبی یا اسمی به قلب، تصحیف و تبدیل کلمات یا به حساب اعداد و جمل که پس از تفکر و تعمق بسیار کشف شود
تصویری از معمی
تصویر معمی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با معمی

معمی

معمی
معما در فارسی: پوشیده، چیستان چرمک پردک کرتک فرشن پنهان داشته پوشیده، آن است که اسمی یا معنیی را بنوعی از مشکلات حساب یا به چیزی از قلب و تصحیف و غیرآن از انواع تعمیه پوشیده گردانند تاجز به اندیشه تمام و فکر بسیار آن را نتوان کشف کرد چنانکه در نام} مسعود {گفته اند: (چو نامش بپرسیدم از ناز زود بدامن چو برخاست بر بط بسود. {} بتازی بدانستم آن رمزاو که نامش ز بربط بسودن چه بود) (المعجم. مد. چا. 316: 1) توضیح: بسودن مس بر بط عود. مس عود مسعود، جمع معمیات
فرهنگ لغت هوشیار

معمی

معمی
آن بیت که پوشیده بود معنی آن. (مهذب الاسماء). سخن پوشیده در شعر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نثر و یا نظمی که معنی آن پوشیده باشد. معما. (ناظم الاطباء). ج، معمیات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معما و کشاف اصطلاحات الفنون شود
لغت نامه دهخدا