به نعمت پرورنده. (از منتهی الارب). پرورنده به نعمت. (آنندراج) ، مردی که وی را توانگری و نعمت بی راه می گرداند و بر باد می دهد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
بی راه گردیده از نعمت. (از منتهی الارب). نعمت که بی راه گرداندکسی را. (آنندراج). کسی که از روی خودسری اصرار به نافرمانی می کند. (ناظم الاطباء) ، به نعمت پرورنده. (از منتهی الارب). و رجوع به اتراف شود
گذاشته شده به طور خود هر چه خواهد کند. (منتهی الارب) (آنندراج). واگذاشته به میل خود و خواهش خود که هر چه خواهد کند ، مغرور و خودبین و از خودراضی. (ناظم الاطباء) ، بناز و نعمت پرورده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ستمکار. (منتهی الارب) (آنندراج)