سخت بی چیز و فقیر. لات و لوت، بتمامه باز. لات ِ لات. - درها را لات و پات گذاشتن،درهائی را که بایستی بست همه را بازگذاشتن. - لات و پات کردن درها را، گشادن همه آنها را آنگاه که بستن آنها لازم است
لات و پات. رجوع به لات شود: قومی همه مرد لات و لوتند باد جبروت در بروتند. خاقانی. - لات و لوت و آسمان جل، سخت فقیر و بی چیز. کلمه لوت همان روت ِ قدیم و لخت متداول امروز است