جدول جو
جدول جو

معنی گاوچران

گاوچران
کسی که گلۀ گاو را به چراگاه ببرد، گاوبان
از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی شامل ۲۲ ستاره به صورت مردی ایستاده که عصایی در دست دارد، گاوران، عوّاء، عوا، بقّار، صیّاح، حارس الشّمال، حارس السّماء، طاردالدبّ
تصویری از گاوچران
تصویر گاوچران
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گاوچران

گاوچران

گاوچران
نگهبان گاو. گاوگل بان. گوگل بان. چرانندۀ گاو و محافظ او. بقّار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

گاوکران

گاوکران
دهی است از دهستان قلقل رود، شهرستان تویسرکان، واقع در 31000گزی باختر شهر تویسرکان و 400 گزی جنوب شوسۀ تویسرکان به کرمانشاه. کوهستانی، سردسیر، دارای 161 تن سکنه. زبان آنان کردی و فارسی. آب آن از چشمه و چاه، محصول آنجا غلات، دیم، لبنیات، شغل اهالی آن زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

گاوران

گاوران
آنکه گاو را در صحرابرای چرا برد چوپان گاو، آنکه گاو آهن را براند خیش ران
فرهنگ لغت هوشیار

گوچران

گوچران
گاوچران. رجوع به گاوچران و گاوچرانی و گوچرانی شود
لغت نامه دهخدا

غازچران

غازچران
آنکه غاز را در علفزار می چراند، کنایه از آنکه وقت خود را بیهوده می گذراند، بیکار
غازچران
فرهنگ فارسی عمید